تنها پنها و صاایران نیست. اگر روز به روز بیشتر سراغ این موارد را بگیری، هر روز یک مورد جدید از این دست پیدا می کنیم. همان طور که تو
پست قبلی هم اشاره کردم تمام زیرساختهای ما از نیروی دریایی تا نیروی هوایی در آن دوران ساخته شده است.
به همان دلیلی که برای کره ذکر کردید برای ما با شدت بیشتری صادق بود
نقش ما خیلی حیاتی تر از کره بود. به علت اینکه ما خط مقدم علیه توسعه طلبی شوروی و کمونیستها و ارتش سرخ بودیم.
منطقه ی ما شاهرگ دنیا بود و هنوز هم تا میزان زیادی به علت وجود نفت و گاز و خلیج فارس می باشد. اما شرق آسیا تا به این حد ارزشمند و استراتژیک نیست.
بزرگترین رزمایش مشترک نظامی را ایران و آمریکا تا به حال صورت داده اند( تمی دانم تا به آن موقع بزرگترین بود یا تا به امروزه هنوز هست
خریدهایی که صورت می گرفت در وهله ی اول برای مقابله با توسعه طلبی روسها و عراق بود. بلایی که روسها در جنگ دوم بر سر ما آوردند وبیرون نرفتن آنها وشرارتهایی همچون فرقه دموکرات در آذربایجان و کردستان که توسط روسها سازماندهی شده بود و مسائل دولت حکیم و ... که حقیقتا با تلاش خیلی زیاد دیپلماتها و مسئولان آن سالهای ایران توانستند ایران را نجات دهند، باعث شده بود شاه هر چه بیشتر تهدید آنها را جدی بگیرد. ابتدا باید قدرت نظامی را حفظ کرد سپس سعی بر بومی کردن وساخت زیر ساختها کرد. و الا اگر امنیت و قدرت نظامی نباشد دیگر موجودیتی نخواهیم داشت که حالا بتوانیم در سایه امنیت اقدام به توسعه زیرساختها کنیم.
رژیم سابق در عین خرید نظامی در پی توسعه زیرساختها هم بود. این را باید در نظر بگیریم توسعه زیرساختها ساختن 2 کارخانه و 2 تا دستگاه نیست. بلکه آموزش و پرورش نیروی کاربلد ابتدای امر است. باید فرهنگ سازی شود و ساخت مادی قدم آخر است. برنامه هایی همچون سپاه دانش از همین امر ناشی شده بود.
وقایع پس از انقلاب به خوبی نشان داد که خریدها بیش از اندازه نبوده است. با عرض پوزش این خزعبلاتی بود که از قبل از انقلاب علیه شاه گفته می شد و متهم به خرید زیاد سلاح می شد. اما
وقایع پس از انقلاب همچون جنگ و نا امنی ها و گرگهای اطراف ما خیال خام انقلابیون را نشان داد که چه قدر امنیت و این سلاحها مورد نیاز بوده اند.
کسانی که کمترین دیدی در مورد کشور داری و سیاست نداشتند و این سلاحها را حیف کردن پول بیت المال و شعار انحلال ارتش سر می دادند. همین حماقتها و خونریزیها باعث شد که سطح آمادگی ارتش به 40 درصد سابق برسد و این فرصتی شد برای سگ هاری همچون صدام تا حمله کند. اگر این اتفاق نمی افتاد صدام هیچوقت جرات حمله به ایران را نداشت همان طور که در گذشته چندبار تا مرز درگیری رفت ولی در پایان با خفت عقب نشست.
زیرساختها در حال ساخت بود. هوانیروز و بالگرد سازی به مقدار زیادی کامل شده بود و نیروی هوایی نیز همچنین
.
شما تا به حال محوطه فرودگاههای مهرآباد و اصفهان و تبریز را دیده اید، محوطه هایی عظیم با آشیانه هایی بزرگ برای اورهال هواپیماها. ما چندین سیمیلاتور نیز داریم که پس از انقلاب تا همین یکی 2 سال پیش در حال خاک خوردن بودند. سیمیلاتورهای خیلی بزرگی هستند،
بیایید مقدار زیرساختها و امکانات صنعتی ایران از جمله فرودگاهها، طرحهای عمرانی و اقتصادی و حتی تفریحی که در مدت دوره ی آنها ساخته شد را قیاس کنیم.
اکثرا برای آن دوره است.
تمام طرحهای عمرانی همچون برج میلاد در تهران و مترو و ... طرحهایی بوده است که در زمان قبل انقلاب بوده است و بر طبق برنامه در میانه ی دهه ی شصت کامل می شده اند.
برج میلاد تهران 13 سال به درازا کشید و در پایان آن جشن ملی برگزار شده بود، یک برج فقط.
سرعت پیشرفت در زمان گذشته خیلی بالاتر بوده است.
همه چیز بر اساس برنامه ریزی و شایستگی بوده است. بهترنی ساختمانهای تهران همچون اکباتان و شهرک غرب مربوط به آن دوره است که ما هنوز در آن سطح نداریم. سیستم شهرسازی کاملا مدیریت شده و به روز بود و اینگونه یک 2 تا روی هم ساختن نبود.
در همان شهرک اکباتان در 2 3 سال اخیر 2 3 بلوک به همان سبک ساخته اند تا نوشته ای را که تشکیل داده اند از بین برود. خودتان بروید ببینید و قیاس کنید. بلوکهایی که نزدیک 40 سال از ساختشان گذشته است بسیار هنرمندانه تر و زیباتر از 2 3 بلوک ساخت این 2 3 سال اخیر هست.
باید خدا را شاکر باشیم که پس از قاجارها جمهوری اسلامی بر سر کار نیامد و الا امروز هنوز حرف بر این بود که طرح برداشتن خندقهای اطراف شهر بعد از گذشت سالها در چه سطحی می باشد.
شما ساخت و ساز و پیشرفت در تمام زمینه ها از زمان سقوط قاجار تا سال 57 را با دوره ی جمهوری اسلامی قیاس کنید.
فرمودید که ما هشت سال جنگ پشت سر گذاشته ایم. این بهانه ی جنگ مربوط به دهه ی هفتاد بود و نه دهه ی 90 و 20 سال پس از جنگ.
همین جنگی که عرض کردید نشاندهنده ی مقدار قدرت اقتصادی و توسعه زیرساختهای ایران بود.
عراق کشور به روزی بود در دهه ی هفتاد و با پول نفت وضع خوبی را رقم زده بود.
اما در مقابل ایران خیلی عقب تر بود. به همین دلیل فکر سردمداران بعث عراق پایان جنگ در عرض 1 هفته بود. زیرا اقتصاد عراق توان جنگ طولانی مدت را نداشت.
یکی از علل طولانی شدن جنگ در منظر مسئولین وقت ایران همین بود که اقتصاد عراق در طولانی مدت کم می آورد ولی برای ما خیر.
جنگ 25 سال پیش به پایان رسید.
کشوری که حتی از ثروت برخوردار نباشد فرصتی کافی برای جبران آن دارد. چه برسد به کشوری به مانند ایران که بر ثروتهای عظیم خدادادی نفت،گاز، معادن و ... خوابیده است.
موضوع همینجا اهمیت پیدا می کند که این چه مسئولینی هستند که با این همه ثروت هنوز وضع ما این است؟
ما کارخانه ساخت موشک هم داشتیم. موضوعی که مطرح کردم از موشک قاره پیما، سوخت موشک قاره پیما بوده است. فکر می کنید دلیل اصرار آزانس بر بازرسی از مجتمع پارچین چیست؟
مجتمع پارچین از مراکز بزرگ صنابع دفاعی ما بود که بخشهای مختلفی را شامل می شد
در آن زمان اسرائیل شدیدا نیاز به متحد منطقه ای داشت. آن زمان اعراب توسط شوروی تغذیه می شدند و به مانند امروز نبود که آمریکا باشد و اسرائیل خیالش جمع باشد. جنگ اعراب و اسرائیل و قضیه بایکوت نفتی توسط اعراب کاملا نشان داد. ایران بود که آنها را نجات داد و بایکوت نفتی اعراب راه به جایی نبرد.
حتی پس از انقلاب و با آغاز جنگ، اسرائیلی ها بارها سعی بر تماس با حکومت نوین ایران کردند تا از ایران علیه اعراب و صدام حمایت کنند. زیرا آنها هنوز متوجه نشده بودند که حکومت نوین ایران دیگر بهایی به منافع ملی نمی دهد و معیارهایش چیز دیگری است.
اما پس از چند بار متوجه شدند که حکومت جدید کلا به مانند کشورهای دیگر رفتار نمی کند . با این حال جزو معدود کشورهایی بودند که به ما کمک کردند. هرچند آنچنان نبود.
مواردی چون جیپ و 4 چرخ و ... به درد دهه ی 80 و 90 می خورد.امروزه هم خوب است ولی باید با توجه به دیگر نیروهای پشتببان بررسی صورت بگیرد. به عنوان مثال فرض بگیریم الان به یک کشور بمب افکن بی 2 بدهیم ولی دیگر هیچ جنگنده پشتیبانی نداشته باشد، در این صورت یک جنگنده جت دهه ی 50 میلادی هم آن را به راحتی شکار می کند.
جیپ سفیر کجا و هاموی و دیگر خودروهای زرهی کجا، کار انجام شده و با ارزش است ولی تاریخش گذشته است.
امروزه خودروهای زرهی مورد استفاده قرار می گیرد. نیروی هوایی که تکلیفش مشخص است. تانک ذوالفقار ما همان تی 72 است که تنها از منظر ظاهر تفاوتهایی دارد.
که اگر حرفهای شما عزیز در مورد خط تولید آنها درست باشد باز در مقابل تانکهای امروزی حرفی برای گفتن ندارد.
ولی در دهه ی 80 می توانست تانک به روز و خوبی حساب شود.
از منظر نفربر هم که بی ام پی های ما در مقابل نفربرهای مدرنی همچون استرایکر و پارس و ... حقیقتا ارزش چندانی ندارند.
نیروهای کلاسیک دریا و زمین نیازمند پوشش هوایی هستند که تکلیف نیروی هوایی ما مشخص است.
بیشتر موزه ی هوایی است.
جنگنده های 40 50 سال پیش! بماند که یک جنگ فرسایشی 8 ساله را هم پشت سر گذاشته اند.
همین چیزی که مانده است از صدقه سر گذشته است.
اینجاست که معلوم می شود باید برنامه داشت. باید نیازهایمان را خرید کنیم و در عین حال بر اساس توانمان بر روی موضوعی تمرکز کرده و سعی بر کم کردن آنها کنیم و صنعت را گسترش دهیم.
موضوعی به اسم خودکفایی امروزه مضحک است. چون دنیای امروز همه به هم پیوسته است. ولو اینکه محصولات ما هم تماما آنجور که مسئولین تبلیغ می کنند ساخت داخل نیست بلکه به مانند کشورهای دیگر است با این تفاوت که کمک حال ما چین و کره شمالی و روسیه بوده اند. البته امروزه روسیه کمتر است.
زمان شاه محصولات غربی و با کیفیت غربی در ایران مونتاژ می شدند و انتقال تکنولوژی صورت می گرفت. امروزه محصولات بنجل چینی از نظامی تا ...
مونتاژ می شوند.
به یک بنده خدای مسئولی در آن سالهای ابتدای انقلاب گفتند، آقا ی ... ، تحصیل کرده ها و سرمایه دارها دارند از