سلام
داداش با کمال احترام ولی حرف شما خیلی مسخره است. کل بودجه نظامی ایران در سال اخر اقای احمدی نژاد 7 ملیارد دلار بود اونوقت ایران تا الان 7 ملیارد دلار هم هزینه جنگ سوریه رو داده ؟ چرا اخه برادر من بدون منبع حرف میزنی. شما یک منبع بیار هم بی بی سی هم صدای امریکا و سی ان ان و ... هم قبوله فقط یک منبع بده به من که ایران یک دلار تو سوریه هزینه جنگ رو داده. من منکر این نمیشم ایران بازسازی های لبنان رو انجام داد و خیلی به برخی نقاط لبنان کمک کرده اونم دلیل داره. دلیلش این حزب الله هست که میبینی الان عملا از ارتش های کشور های عربی قویتر شده . ایران با هزینه هایی که توی لبنان کرده یک ارتش ثانویه برای محافظت از خاک خودش درست کرده اما در سوریه هیچ منبعی حرف شما رو تایید نمیکنه.
یعنی شما فکر میکردی که این همه هزینههای جنگ را بشر اسد از کجا تأمین میکنه واقعا؟!!!
هزاران منبع در این باره هست. از همه معروف تر هم گزارشِ رسمی یه وزارتِ امورِ خارجه یه بریتانیا در این باره هست:
با کمک مالی تهران به سوریه چه کارهایی میشد در ایران انجام داد؟
وزارت خارجه بریتانیا گزارشی با عنوان با «کمکهای مالی ايران به رژيم سوريه چه کارهايی میشد در داخل ايران انجام داد؟» تهیه کرده است. ترجمه فارسی این گزارش در اختیار رادیو فردا گذاشته شده است.
تيرماه سال جاری (۱۳۹۱) رسانهها از کمک پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلاری ايران به رژيم سوريه خبر دادند. اندکی بعد در مهر ماه اخباری مبنی بر انتقال حدود ۱۰ ميليارد دلار از ايران به سوريه منتشر شد.
کمکهای مالی ايران در شرايطی به حساب رژيم سوريه سرازير شد که اين کشور بيش از دو سال درگير قيامی مردمی عليه حکومت بشار اسد بوده است؛ قيامی که طی آن بيش از ۶۰ هزار سوری به دست رژيم اسد
کشته شدند، هزاران خانه، درمانگاه، بيمارستان و مدرسه ويران شدند، به زيرساختهای اساسی مانند سيستم آب رسانی و بهداشت صدمات جدی وارد شد، و رقمی بين يک تا سه ميليون نفر ناگزير از ترک محل زندگی خود و مهاجرت شدند. هماکنون بيش از ۴۰۰ هزار پناهنده سوری به کشورهای مجاور و همسايه پناه بردهاند. ۵۰ درصد از کسانی را که ناچار به ترک محل سکونت خود شدهاند، کودکان تشکيل میدهند.
پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار پول زيادی است. فارغ از اين که اگر اين مبلغ هنگفت به حساب رژيم اسد سرازير نمیشد چه تاثيری بر سرنوشت مردم سوريه میتوانست داشته باشد، اينجا فقط میخواهيم به اين مساله بپردازيم که اگر اين پول در داخل ايران هزينه میشد، چه کارهايی میشد با آن انجام داد.
تسهيلات آموزشی
هزينه متوسط ساخت يک کلاس درس در استان تهران حدود ۱۶ هزار و ۷۰۰ دلار
است (نرخ برابری دلار و ريال هنگام نگارش اين مطلب حدود ۳۶ هزار ريال در برابر هر يک دلار آمريکا در نظر گرفته شده؛ تمام تبديلها به همين نرخ انجام شده مگر آنکه در پانويس هر مورد به طور خاص به نرخ ديگری استناد شده باشد). هزينه ساخت يک مدرسه با توجه به بزرگی و محل احداث آن (شهر، روستا و ...) متغير است و برای نمونه ممکن است بين
۸۳ هزار و ۵۰۰ دلار تا
۲۷۸ هزار دلار خرج داشته باشد.
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان ۳۴۷ هزار کلاس درس در ايران احداث کرد که تقريباً بيش از نيمی از شمار کلاسهای درس فعلی در سراسر ايران است.
هزينه اتصال هر کلاس درس به اينترنت پرسرعت و ساير تجهيزات لازم برای «هوشمند سازی» کلاسهای درس در ايران به طور متوسط حدود
۸۳۵ تا ۱۱۰۰ دلار است . به طور تقريبی حدود ۶۵۰ هزار کلاس درس در ايران وجود دارد. (۱)
تنها با هزينه کردن سه و ۱۲ دهم درصد از مبلغ پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان تمام کلاسهای درس ايران را به اينترنت پرسرعت مجهز کرد و تضمين کرد که نسل آينده ايران دسترسی و آگاهی بهتری از جهان دارد.
تامين اجتماعی و خدمات درمانی
در سال ۱۳۹۱ بودجه تامين اجتماعی دولت ايران حدود چهل و هفت ميليارد و هشتصد ميليون دلار بوده که تنها ۱۰ درصد از آن صرف
خدمات پزشکی شده است . کسر بودجه در همين سال موجب شد برخی رسانهها از احتمال فروش اموال و شرکتهای زير مجموعه سازمان تامين اجتماعی به منظور جبران کسر بودجه
ابراز نگرانی کنند .
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میشد بودجه تامين اجتماعی را ۶۸ درصد افزايش داد (البته فارغ از نحوه هزينه شدن اين مبلغ) و اطمينان حاصل کرد که سرمايهگذاریها، اموال و دارايیهای سازمان تامين اجتماعی که پشتوانه بازپرداخت حق بازنشستگی و ساير خدمات اين سازمان است، به فروش گذاشته نمیشوند.
اگر اين مبلغ صرف هزينه خدمات پزشکی میشد میتوانست بودجه اين بخش را به ميزان ۳۵۰ درصد افزايش دهد که اين میتوانست به معنای گسترش پوشش بيمه خدمات درمانی باشد چه در زمينه بيماریهای پرهزينهای که هم اکنون تحت پوشش کامل اين سازمان نيستند و هم در زمينه ارائه اين خدمات به ميليونها ايرانی ديگر که اکنون تحت پوشش بيمه درمانی سازمان تامين اجتماعی قرار ندارند.
به طور متوسط در ايران بين ۱۷ تا ۱۸ تخت بيمارستانی به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعيت
وجود دارد .
متوسط جهانی سرانه تخت بيمارستانی حدود ۳۰ تخت به ازای هر ۱۰ هزار نفر
جمعيت است. متوسط هزينه ساخت بيمارستان در ايران به ازای هر تخت ظرفيت معادل
۲۷۸۰ تا ۴۱۷۰ دلار است.
تنها با صرف پنج و ۷۵ دهم درصد از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان متوسط سرانه تخت بيمارستانی در ايران را به ميانگين جهانی اين آمار رساند و خدمات پزشکی بهتر و گستردهتری را برای ميليونها تن از شهروندان ايرانی از اين طريق تضمين کرد.
ايمنی جادهها
در ايران سالانه بين ۲۰ تا ۲۵ هزار نفر در تصادفات جادهای
کشته میشوند که بخشی از اين آمار به دليل کيفيت پايين جادهها و زيرساختهای ضعيف در بخش حمل و نقل است. ايران يکی از بالاترين آمارهای تلفات در تصادفات رانندگی را در جهان دارد.
به گفته مقامات ايرانی، ايران صاحب ۱۱ هزار کيلومتر راه است (اعم از راه اصلی، آزادراه و بزرگراه) اما برای تکميل شبکه راههای کشور به احداث ۲۰ هزار کيلومتر راه ديگر نياز دارد. هزينه ساخت راه جديد در ايران به ازای هر متر راه اصلی ۵۰۰ دلار، هر متر آزادراه ۱۰۰۰ دلار، و
هر متر بزرگراه ۱۵۰۰ دلار است .
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان ۳۸۵۰ کيلومتر بزگراه به شبکه جادههای ايران افزود که خود موجب تضمين ايمنی هزاران تن از ايرانيانی میشود که در اين جادههای تردد میکنند.
ميراث فرهنگی
ايران صاحب شمار قابل توجهی از سايتها و بناهای تاريخی و فرهنگی است که
اهميتی جهانی دارند . ايران در سال ۱۳۹۰ حدود ۷۰ ميليون دلار برای مرمت و نگهداری ابنيه و ميراث تاريخی و فرهنگی خود
هزينه کرد .
تنها ۵ درصد (با احتساب نرخ ارز در اسفند ۹۰ و فروردین ۹۱) از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتواند بودجه مرمت و نگهداری آثار تاريخی و فرهنگی ايران را چهار برابر ميزان فعلی افزايش دهد و بقای اين آثار ارزشمند را برای نسلهای متمادی تضمين کند.
بازسازی مناطق زلزله زده
سال ۱۳۸۲ زمين لرزهای شهر تاريخی بم در استان کرمان را ويران کرد و بيش از ۲۶ هزار کشته برجای گذاشت. طی نه سال پس از اين واقعه دولت در مجموع حدود ۳۹۸ ميليون دلار به صورت سرمايهگذاری مستقيم و وام برای بازسازی فضاهای عمومی و واحدهای مسکونی بم
هزينه کرد . با اين حال در دی ماه ۱۳۹۱ رئيس شورای شهر بم گفت که بازسازی شهر بم هنوز به اتمام نرسيده و مقامات محلی به منظور اين کار تقاضای اعتباری معادل ۵۵ ميليون دلار کردهاند که تا کنون فقط با ۲۰ ميليون دلار آن
موافقت شده است .
با توجه به نرخ متغير ارز طی اين نه سال، با حداقل هشت و هفت دهم درصد و حداکثر هشت و ۳۳ درصد از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میشد تمام بودجه بازسازی شهر بم را يک شبه (۲) فراهم کرد و از اين طريق سرعت بازسازی را افزايش داد تا رنج بازماندگان اين زلزله کمتر شود و شايد با برنامهريزی بهتر از آغاز شهر بم با کيفيتی بهتر بازسازی شود.
(۱) این رقم از مجموع تفکیک استانی آمار کلاسهای درس در وبسایت رشد به دست آمده (کمی بیش از ۶۴۸ هزار کلاس درس)؛ به رغم این که سال ثبت و محاسبه این آمار در وبسایت رشد مشخص نشده، اما با توجه به شمار دانشآموزان و مقایسه آن با آمار مرکز آمار ایران به نظر میرسد این عدد باید به سالهای پایانی دهه ۱۳۸۰ تعلق داشته باشد (عدم وجود آمار مستقل برای استان البرز نیز موید این مطلب است.
(۲)
در آغاز بازسازی شهر بم در سال ۱۳۸۲ نرخ برابری ارز در برابر ریال در پایینترین سطح طی این بازه نه ساله قرار داشت و هر دلار آمریکا به ازای حدود ۸۳۲۰ ریال معامله میشد. با فرض این که اگر نرخ دلار طی این نه سال ثابت میماند میتوان تصور کرد هزینه بازسازی بم حدود ۸/۳۳ درصد کمکهای مالی ایران به سوریه میشد (این رقم شامل اعتبارات درخواستی که ارایه نشده نیز میشود)؛ در صورتی که نرخ برابری ارز را در این مدت برابر با نرخ ارز در زمان نگارش این مطلب (۳۶ هزار ریال به ازای هر دلار آمریکا) به رقم ۸/۷ درصد میرسیم. در شرایطی که بدون در اختیار داشتن تفکیک سال و ماه اعتبارات تخصیصی و هزینه شده امکان محاسبه دقیق هزینههای بازسازی بم به دلار وجود ندارد، میتوان مطمئن بود که این رقم هر چه بوده باشد از بازه ۸/۷ تا ۸/۳۳ درصد (از رقم ۸/۵ میلیارد دلار) فراتر نمیرود.